علمی
اینکه چرا کودکان مىترسند مورد توجه بسیارى از صاحبنظران رشد کودک و روانشناسان بوده است.
برخى از محققان عوامل زیستى را به عنوان علت برخى از ترسها عنوان کردهاند و برخى دیگر عوامل
روانشناختی، عوامل خانوادگى و سایر عوامل را مطرح کردهاند. در برخى اوقات ترسى که کودک از خود
نشان مىدهد به یک نیاز روانى ارتباط دارد. مثلا کودکى که ترس از مدرسه را نشان مىدهد ممکن
است از لحاظ روانى وابستگى زیادى به پدر یا مادر خود داشته باشد و ترس او در واقع ریشه در این
وابستگى او دارد. گاهى اوقات یک تغییر در شیوه زندگى مثل تغییر محل سکونت، جدا شدن از والدین و
... به صورت ترس از تاریکی، ترس از حیوانات و غیره خود را نشان مىدهد. بنابراین مىتوان گفت برخى
ترسهاى مشخص و معین کودک مىتواند ریشههاى روانشناختى داشته باشد و مستقیما با موضوع آن
ترس مرتبط نباشد. در برخى اوقات این خانواده است که مشکل ترس را در کودک به وجود مىآورد. ممکن
است کودک ترس از یک مسئله خاصى را در محیط خانواده یاد گرفته باشد. کودکى که نیاز به احساس
امنیت دارد با مشاهده رفتار و حالات والدین خانواده خود شروع به شناسایى محیطها و موقعیتهاى امن
از ناامن مىنماید. و در این راستا کاملا متکى بر آنهاست. بنابراین آنچه رفتار مادر نشان مىدهد براى او
الگو و اساس رفتارش است. کودک با مشاهده رفتارهاى مختلف مىآموزد که چه چیزى ترسناک است و
چه چیزى ترسناک نیست. گاهى اوقات ترس کودک ناشى از شیوههاى زیستى غلط والدین است.
والدینى که براى وادار کردن کودک به انجام کارى او را تهدید مىکنند و یا از چیزى مىترسانند. مثلا مادر
به کودک خود مىگوید اگر شلوغ کنى مىروم و دیگر بر نمىگردم یا براى وادار کردن او به خوردن دارو او را
از آمپول مىترساند. فشار روانى که به این طریق والدین به کودکان خود وارد مىکنند، مىتواند به صورت
ترسهاى مختلف خود را بروز دهد. در کودکان ناراحتىها و اضطرابهاى روانى اغلب با مواردى از قبیل
ترس و ... مشخص مىشوند.